زیر نور .... رسوایی
به جز فیلم و سریالهای مذهبی که همیشه یک آخوند جهت خالی نبودن عریضه در حاشیه آن هست شاید اولین فیلمی که من دیدم و موضوع اصلیاش یه طلبه یا به قولی روحانیت بود فیملی بود به اسم زیر نور ماه. بعد هم مارمولک و این اواخر هم طلا و مس و بالاخره رسوایی. سریالی هم در شبکه پنج پخش میشد به اسم روز رفتن که البته نگاهش نکردم. و یه تله فیلم به اسم «او» که یه مطلب هم دربارهاش تو وبلاگ نوشتم.
امروز نمیدونم چی شد که یاد این فیلمها افتادم. به نظرم موضع کارگردانها تو این فیلمها یه طلبه واقعی نیست. طلبهای که اینجا، اکنون و در کنار ماست. بیشتر این فیلم و سریالها در واقع انتظار از یک طلبه را به تصویر کشیدهاند. انتظاری که تقریبا به طلبگی بما هو طلبگی ربطی وثیقی ندارد. یک طلبه فداکار که کتابش را می فروشد تا به یک دختر خیابانی کمک کند و همان قصه در رسوایی در قالب دادن پول مسجد به یک زن نه چندان سالم تکرار میشود، یا طلبهای که به دنبال درس اخلاق است و بالاخره همه چیز را قربانی بیماری همسرش میکند و .... در تله فیلم «او» هم همین ماجرا بود یعنی گذشت از پول و موقعیت به خاطر مردم در عین نیازمندی.
وجه مشترک همه این قصهها، اخلاق و به نوعی گذشت است. سازندگان این فیلمها به دنبال پوریای ولی در لباس روحانیت بودهاند.
من نمیدانم این انتظار از کجا آمده است. آیا در گذشتههای دور یا نزدیک هم تصور و تصویر و انتظار مردم از روحانی همین بوده است؟
طلبهگی در درجه اول برای ما طلبهها به درسخواندن و درس گفتن و تبلیغ کردن تعریف شده است. به عبارت دیگر شناخت دین، تبلیغ دین، دفاع از دین در عرصههای نظری و کارهایی در این راستا.
در حوزه ها ار روز اول به طلبهها اخلاق را هم میآموزند. (حال این که ما یاد میگیریم یا نه بحث دیگری است). ولی اخلاق را به اصل طلبگی ربط نمیدهند. جوانمردی، اخلاق، گذشت و .... شرط دینداری و بلکه شرط انسانیت است نه لزوماً طلبهگی.
در این فیلم و سریالها به اصل کار طلبهها کاری ندارند.
من الان نه منتقد این وضعیتم نه طرفدار. فقط دنبال تحلیلم. ریشه این انتظار برایم مهم است. آیا ریشه این فیلمها این نیست که این دست طلبهها کم شدهاند؟ یا اصلا این ارزشها از بین رفتهاند و مردم ما در وانفسای بیاخلاقی در درجه نخست این مطالبه را از منادیان آن طلب میکنند؟
آیا نشان این نیست که مردم از آخوندها نه لزوماً دین، که اخلاق میخواهند؟ به آخوند سیاسی کاری ندارند و آخوند مردمی میخواهند؟ این که دهنمکی در فیلم و بلکه فیلمهایش عدهای خاص را تخریب میکند و عدهای خاص دیگر را تحویل میگیرد و در این بین از آخوند فیلمش اسطوره میسازد نشان چیست؟
پ ن: چند ماه پیش که رسوایی را دیدم میخواستم چیزهایی بنویسم درباره همان رسوایی و اصلا درباره دهنمکی. این نوشته نشتی اصلاح شده ذهن من بعد از دیدن رسوایی است.